شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

مسیح راه نجات

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

چالش های قانونی اقلیت مذهبی در ایران

سی و هشت سال بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران و روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی، بیشتر نطق‌ها، تذکرها و اعتراض‌های نمایندگان زرتشتی، کلیمی، ارمنی، آشوری و کلدانی مجلس ایران در دوره های مختلف، درباره تبعیض های قانونی و تبلیغات منفی علیه این ادیان و پیروان ایرانی آنها است. آنها به تصویری که از جامعه و دین شان ارائه می شود اعتراض دارند.

روز جمعه، سی ام مهرماه اسنفدیار اختیاری، نماینده زرتشتیان در مجلس ایران با انتشار نامه ای خطاب به امام جمعه اصفهان، بر "یکتاپرست" بودن زرتشتیان تاکید کرد و از او خواست به "ادیان الهی" احترام بگذارد. یوسف طباطبایی نژاد، امام جمعه اصفهان در خطبه های نمازجمعه گفته بود: "زرتشتیان قائل به این هستند که جهان دو خدا دارد که یکی از آن‌ها برای خوبی‌ها است و دیگری برای بدی‌ها که آن‌ها را یزدان و اهریمن نامیده‌اند."

کمی قبل تر و در ۲۶ تیر ماه، اسفندیار اختیاری با انتشار نامه ای به شهردار خرمشهر در جنوب ایران، به بنر همایش "بررسی فرقه های ضاله" در این شهر اعتراض کرده بود که در آن از دین زرتشت به عنوان "فرقه ای ضاله" یاد شده بود. نام روابط عمومی شهرداری خرمشهر در این بنر به چشم می خورد.

قانون اساسی ایران "ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی" را به عنوان تنها اقلیت های دینی در این کشور به رسمیت می شناسد که‌ در حدود قانون‌ در انجام‌ مراسم‌ دینی‌ خود آزادند و دراحوال‌ شخصیه‌ و تعلیمات‌ دینی‌ بر طبق‌ آیین‌ خود عمل‌ می کنند.

آقای اختیاری در اسفند ۹۴ در دیدار با علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور ایران در امور اقوام و اقلیت های دینی، به عملکرد صدا و سیما انتقاد کرده و گفته بود: "چرا باید نامهای ایرانی که برگرفته از اسطوره های این سرزمین هستند مورد تمسخر قرار گیرد، چرا همیشه همه نام های ایرانی، دزد و انسانهای منفی در فیلم ها و سریالهاهستند؟"

او با انتقاد از وزارت ارشاد هم گفت: "وقتی ما می خواهیم یک کتاب را چاپ کنیم، همه چیز بررسی می شود، اما دیگران که بر علیه ما کتاب می نویسند و بدیهیات دین ما را زیر سوال می برند و به ما تهمت های بی اساس می زنند، از زیر دست ارشاد در می رود، چرا؟"

این مسئله البته تنها مختص ایرانیان زرتشتی نیست. سیامک مره صدق، نماینده ایرانیان کلیمی در دوره های هشتم، نهم و دهم مجلس هم در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا، خواستار تفاوت قائل شدن بین "یهودیت و صهیونیسم" شده و گفت: "یهودی بودن لزوما به معنای صهیونیست بودن نیست و حتی صهیونیست بودن هم الزاما به معنی یهودی بودن نیست بلکه تعداد قابل توجهی مسیحیان صهیونیست داریم که به ویژه در آمریکا و کشورهای غربی فعالیت می‌کنند و تعداد قابل توجهی از یهودیان هم با صهیونیسم موافق نیستند و انتقادات جدی به رفتار و عملکرد دولت اسرائیل دارند.

کورس کیوانی، نماینده کلیمیان در مجلس چهارم در نطق پیش از دستور در جلسه علنی مجلس از "ترجمه و انتشار کتب یهودستیزانه، همانند «عقلای صیون» و همچنین ساختن فیلم های تلویزیونی و سینمایی و نیز بعضی تبلیغات منفی و تحریک کننده بعضی از رسانه ها بر علیه صهیونیست ها" به عنوان مهم ترین مشکلات جامعه کلیمیان در ایران یاد کرد که به گفته او که اغلب ناخواسته باعث ایجاد سوءتفاهم هایی بر علیه یهودیان می شود و همین امر رفته رفته جوی نا امن و ناخوشایند را برای جامعه کلیمی ایجاد می کند.

در آن زمان کتاب های مذهبی کلیمیان هم به گفته آقای کیوانی از سوی گمرک ایران اشتباهاً کتب صهیونیستی قلمداد می شد و گمرک این کتاب ها را از بین می برد. مسئله ای که با پی گیری های این نماینده مجلس تا حدودی رفع شد.

ارامنه ایران هم به نوعی دیگر با چنین تبلیغات منفی و ارائه تصویری نادرست از جامعه و دین خود مواجه هستند.

گئورک وارطان، نماینده ارامنه شمال در دوره های هفتم و هشتم مجلس در نطق پیش از دستور خود در مجلس اعلام کرده بود: "آنچه ما را به تکرار مکررات وا می دارد متأسفانه وجود ذهنیت و پندارهای اشتباهی است که نزد برخی از هم وطنان و حتی مسئولان برخی نهادهای دولتی در مورد اقلیت های دینی و از جمله ارامنهٔ ایران وجود دارد. آنچه را باید برای همیشه از اذهان مردم زدود تا بتوان وفاق ملی را جایگزین آن کرد قائل بودن به تفاوت های اجتماعی و مدنی بین اقشار گوناگون مردم است... یکی از این موارد تفسیر به رأی قانون از سوی برخی قضات محترم در مواردی است که یکی از دو طرف مورد داوری، پیرو یکی از ادیان شناخته شده در کشور، اما غیر مسلمان است."

او گفته بود: "برای چندمین، و امیدوارم آخرین بار به هم وطنم بگویم که من از خودِ اویم و او از خود من. به هم وطنم بگویم که با وجود تفاوت طرق رسیدن به خدا، من ارمنی مسیحی با شما برادر و خواهر گرامی مسلمان در چارچوب قانون نه تنها هیچ رجحان و تقدمی نسبت به یکدیگر نداریم، بلکه در سنگر ستیز علیه هر گونه قانون شکنی یا دشمن ستیزی یک تن واحدیم."

هرایر خلاتیان، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی (خبرگان اول) و نماینده ارامنه جنوب در مجلس اول هم در نطق پیش از دستور مجلس اعلام کرده بود که اولین و ابتدایی ترین خواستۀ جامعۀ ارمنی این است که ارمنی با چهره و نام صحیح خود شناخته و معرفی شود.

چالش های قانونی اقلیت های دینی

شهروندان زرتشتی، کلیمی و ارمنی در ایران همچون مسلمانان غیر شیعه این کشور، براساس قانون اساسی امکان داوطلب شدن برای پست ریاست جمهوری را ندارند. اعتقاد به مذهب رسمی کشور یعنی شیعه از شرایط اصلی برای داوطلبان ریاست جمهوری در ایران است.

Image captionدو موبد زرتشتی در مراسم جشن سده در غرب تهران

در قوانین دیگر هم تبعیض ها و محدودیت هایی در زمینه تحصیل، استخدام، ارث، شهادت در دادگاه، دیه و قصاص علیه اقلیت های دینی وجود دارد.

براساس قانون ارتش جمهوری اسلامی که هفتم مهرماه ۱۳۶۶ در مجلس تصویب و از سوی شورای نگهبان تایید شده، متدین بودن به اسلام از شرایط اصلی استخدام در ارتش است. تبصره ماده ۲۹ این قانون البته می گوید که "اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی که تا تصویب این قانون استخدام شده‌اند از نظر ادامه خدمت

متاسفانه ارسال مطالب با محدودیت شدید روبرو شده.بزودی وبلاگ جدیدم رو بهتون معرفی میکنم.

دوستان و همراهان عزیز متاسفانه امکان دسترسی و مطلب گذاشتن بنده بسیار محدود شده و ارسال هرگونه پیام مذهبی سیاسی با مانع روبرو میشود.

بزودی وبلاگ دیگری تهیه خواهم کرد که توسط حکومت غیر انسانی ایران کنترل نباشد .

باماهمراه باشید.

سال نو میلادی و تولد مسیح

مسیح 1397

christmas 3 تاریخ کریسمس 2019 و تولد مسیح 1397

جشن کریسمس برای مسیحیان مانند جشن نوروز برای ایرانیان است. این روز هم به مانند نوروز ایرانیان آداب و رسوم خاص خود و همینطور زمان خاصی دارد که آسمونی در این مقاله به این موضوع می پردازد که کریسمس در چه ماهی است و چه رسم و رسوماتی دارد. با ما همراه باشید

کریسمَس یا نوئل جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی‌داشت زادروز مسیح برگزار می‌شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می‌کنند. اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند.

برخی از اصطلاحات مربوط به کریسمس به تاریخ ایران Christmas Day 2019 :

کریسمس چندم دیماه است؟: کریسمس 25 دسامبر 2018 یا 4 دی 1397 (17 ربیع االثانی 1440) است، روزی که حضرت مسیح به دنیا آمد واین روز به وسیله مسیحیان جشن گرفته می شود. پس شب کریسمس مطابق با ۲۴ دسامبر است .

دوره کریسمس : زمانی است که با تولد مسیح آغاز می شود.

کیک کریسمس :کیک میوه ای که مرسوم است در کریسمس در بریتانیا می خورند.همچنین در کریسمس پودیندگی هم به نام پودینگ کریسمس تخیه می شود.

جوراب کریسمس :جوراب بلندی است که کودکان هنگامی که شب کریسمس به رخت خواب می روند آن را در اتاق می گذارند تاباهدیه هاپر شود.

درخت کریسمس : یکدرخت طبیعی یا مصنوعی است که با روبان ها و چراغهای رنگی تزئین می شود و در کریسمس در خانه یا بیرون از خانه قرار داده می شود .

نوئل : اصطلاحی برای کریسمس است که به ویژه در سرودها و کارت ها مورد استفاده قرارمی گیرد.

بابانوئل: محافظ شاد وشوخ بچه ها است.

کارت کریسمس :برای تبریک عید ارسال میشود .

کریسمس به انگلیسی معادل Christmas Day است یا همان روز کریسمس

christmas2 تاریخ کریسمس 2019 و تولد مسیح 1397

کریسمس در ایران

اگر آدم کنجکاوی باشید، می دانید که کریسمس ارامنه کمی دیرتر از هم کیشان خارجی شان است؛ حدوداً ده روز. یعنی در حالی که اکثر مسیحی های دنیا (از کاتولیک ها و پروتستان ها گرفته تا گروه عمده یی از ارتدوکس ها) 25 دسامبر را روز ولادت حضرت عیسی مسیح (ع) می دانند، پیروان کلیسای مستقل ارامنه ۶ ژانویه را کریسمس می گیرند.

بازار کریسمس برای بسیاری از شهروندان غیرمسیحی ایرانی هم جالب است. مسیحیان ایران به دو شاخه ارامنه و آشوری تقسیم می‌شوند. مسیحیان ارمنی میلاد مسیح را ششم ژانویه جشن می‌گیرند.

مسیحیان ایران نیز مانند مسیحیان سراسر جهان شب میلاد عیسی مسیح (۲۴ دسامبر) تا آغاز سال نو میلادی را جشن می‌گیرند. تزئین درخت کاخ با گلوله‌های رنگی و درخشان بخشی از رسم و رسوم کریسمس است. پیروان عیسی مسیح سالروز تولد او را با خواندن دعا و مراسم نیاش در کلیسا جشن می‌گیرند.

بسیاری از مردم جهان عید میلاد مسیح را زمانی برای بخشایش و آشتی می‌دانند.

christmas3 تاریخ کریسمس 2019 و تولد مسیح 1397

پیش از حضرت عیسی، حضرت یحیی بود، که مردم را بسوی خدا دعوت میکرد. یحیی مردم را تعمید داده و ملکوت خدا را نزدیک می­دانست. بنابراین، عده زیادی به او روی آوردند و در نتیجه یحیی دارای شاگردان و پیروان بسیاری گشت.

یحیی نیز همانند عیسی با گناه و مخالفت با شریعت خدا مبارزه می­کرد و شاید همین مساله هم سبب شهادت او شده باشد. بنا به گزارش متی، شهادت او به همین علت بوده است:

« در آن هنگام هیرودیس تِیترارخ چون شهرت عیسی را شنید به خادمان خود گفت: “این است یحیی تعمید‌ دهنده که از مردگان برخاسته است و از این جهت معجزات از او صادر می­گردد.” زیرا که هیرودیس یحیی را بخاطر هیرودیا زن برادر خود فیلپس، گرفته و در زندان انداخته بود، چون که یحیی بدو همی گفت: “نگاه داشتن وی بر تو حلال نیست.” و وقتی که قصد قتل او کرد از مردم ترسید؛ زیرا که او را نبی می‌دانستند. اما چون بزم میلاد هیرودیس را می‌آراستند دختر هیرودیا در مجلس رقص کرده هیرودیس را شاد نمود. از این رو قسم خورده وعده داد که آنچه می­خواهد بدو بدهد. و او از ترغیب مادر خود گفت که “سر یحیی تعمید ‌دهنده را الآن در طَبقی به من عنایت فرما.” آنگاه پادشاه برنجید لیکن بجهت پاس‌ِ قسم و خاطر همنشینان خود فرمود که بدهند. و فرستاده ای سر حضرت یحیی را در زندان از تن جدا کرد و سپس سر او را در طشتی گذارده به دختر تسلیم نمودند و او آنرا نزد مادر خود برد.
پس از این ماجرا شاگردان حضرت یحیی آمده جسد او را برداشته و به خاک سپردند و به پیش حضرت عیسی رفته و ماجرا را به وی اطلاع دادند.»

jesus33 زندگینامه حضرت عیسی (ع)تولد عیسی

یاد کن آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم، خدا تو را به کلمه‌ای از خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است، نوید می‌دهد

که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان (الهی) و با مردم در گهواره و در بزرگسالی سخن می‌گوید و از نیکان و شایستگان است.

و آنگاه که از کسانش در جایگاهی شرقی کناره گزید و میان خود و آنان پرده‌ ای کشید؛ پس ما روح خود را نزدش فرستادیم و برای او همچون انسانی درست اندام نمودار شد.

مریم گفت: من از تو به خدای رحمان پناه می‌برم، اگر پرهیزگار باشی.

(جبرئیل) گفت: همانا من فرستاده پروردگارت هستم تا تو را پسری پارسا و پاکیزه ببخشم.

مریم گفت: چگونه مرا پسری باشد و حال آنکه دست هیچ انسانی به من نرسیده و بدکاره هم نبوده ام؟

گفت: چنین است، پروردگار تو گفته که: این بر من آسان است و تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش کنیم؛ این کاری است حتمی و شدنی.

پس به او عیسی (ع) بار گرفت و با وی به مکانی دور بیرون رفت آنگاه درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید؛ گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به فراموشی سپرده شده بودم.

پس (کودک) از زیر او ندایش داد: غمگین مباش، پروردگار تو از زیر پایت جویی روان ساخت و خرما بن را به سوی خویش بجنبان تا بر تو خرمای تازه چیده فرو ریزد؛ بخور و بیاشام و چشم روشن دار و اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو: من برای خدای رحمان روزه (سکوت) نذر کرده‌ام و امروز مطلقا با هیچ انسانی سخن نمی گویم.jesus6 زندگینامه حضرت عیسی (ع)

پس مریم او را برداشته، نزد کسانش آورد؛ گفتند: ای مریم، چیزی شگفت آورده‌ای. ای خواهر هارون، نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زنی بدکاره!

مریم به او اشاره نمود؛ گفتند: چگونه با کودکی خرد که در گهواره است، حرف بزنیم؟

(کودک) گفت: من بنده خدا هستم، به من کتاب داده و پیامبرم گردانیده است و مرا هر جا که باشم، با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش نموده و مرا به مادرم نیکوکار کرده و گردنکشی بد بخت نگردانیده است و درود بر من، روزی که زاده شدم و روزی که بمیرم و روزی که زنده برانگیخته شوم.

و چون عیسی با نشانه‌ها و دلایل روشن آمد، گفت: همانا برای شما حکمت آورده ام (تا هدایت شوید) و تا برخی از آنچه را که درباره‌اش اختلاف می‌کنید، برایتان بیان کنم، پس از خدا بترسید و مرا پیروی کنید. همانا خدای یکتا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید، این است راه راست. [او «کلمه» خدا بود]

اما آن گروه‌ها (فرق مسیحی) میان خود اختلاف کردند؛ پس وای بر ستمکاران از عذاب روزی دردناک! آیا چشم به راه چیزی جز قیامت‌اند که ناگهان بدیشان فرا رسد در حالی که بی‌خبرند؟ در آن روز دوستان، برخی دشمن برخی دیگرند، مگر پرهیزگاران.

و چون عیسی کفر آنان را آشکارا دریافت، گفت: چه کسانی درراه خدا یاوران من اند؟

حواریان گفتند: ما یاوران خداییم به خدا ایمان آوردیم و گواه باش که ما تسلیم هستیم. پروردگارا، ‌به آنچه نازل کرده‌ای، ایمان آورده ایم و از این پیامبر پیروی کردیم، پس ما را در شمار گواهی دهندگان بنویس.

پس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر شدند. کسانی را که ایمان آوردند، بر دشمنانشان مدد کردیم تا چیره و پیروز شدند.jesus1 زندگینامه حضرت عیسی (ع)متنی در گزارشی از بی­ایمانی مردم شهر ناصره می­گوید:

«و چون عیسی این مثَلها را به اتمام رسانید از آن موضع روانه شد. ۵۴ و چون به وطن خویش آمد ایشان را در کنیسه ایشان تعلیم داد به قسمی که متعجب شده گفتند:“از کجا این شخص چنین حکمت و معجزات را بهم رسانید؟ ۵۵آیا این پسر نجار نمی‌باشد؟ و آیا مادرش مریم نامی نیست؟ و برادرانش یعقوب و یوسف و شمعون و یهودا؟ ۵۶ و همه خواهرانش نزد ما نمی‌باشند؟ پس این همه را از کجا بهم رسانید؟”‌ ۵۷ و درباره او لغزش خوردند. لیکن عیسی بدیشان گفت: “نبی بی‌حرمت نباشد مگر در وطن و خانه خویش.” ۵۸ و به سبب بی‌ایمانی ایشان معجزه بسیار در آنجا ظاهر نساخت.»

این موارد جدای از بهانه جویی­های شیوخ کاتب و فریسی یهودی بود که بخاطر حملات تند عیسی از او دلگیر بوده و مترصد فرصتی بودند تا او را از میان بردارند. متی برای نمونه در همین زمینه گزارشی را روایت می­کند:

« ۱۵ پس فریسیان رفته، شورا نمودند که چطور او را در گفتگو گرفتار سازند. ۱۶ و شاگردان خود را با هیرودیان نزد وی فرستاده گفتند: “استادا می­دانیم که صادق هستی و طریق خدا را به راستی تعلیم می‌نمایی و از کسی باک نداری؛ زیرا که به ظاهر خلق نمی‌نگری. ۱۷ پس به ما بگو رأی تو چیست. آیا جزیه دادن به قیصر رواست یا نه؟” ۱۸ عیسی شرارت ایشانرا درک کرده گفت: “ای ریاکاران چرا مرا تجربه می­کنید؟ ۱۹ سکه جزیه را به من بنمایید.” ایشان دیناری نزد وی آوردند. ۲۰ بدیشان گفت: “این صورت و رقم از آن کیست؟” ۲۱ بدو گفتند: “از آنِ قیصر.” بدیشان گفت: “مال قیصر را به قیصر ادا کنید و مال خدا را به خدا!” ۲۲ چون ایشان شنیدند متعجب شدند و او را واگذارده برفتند.»

دقیقا در ادامه همین روند و در همین راستاست که وقتی ناراحتی و اندوه عیسی به اوج می رسد در شکایتی می­گوید:« ۳۷ “ای اورشلیم قاتل انبیا و سنگسار کننده مرسلان خود!چند مرتبه خواستم فرزندان تو را جمع کنم مثل مرغی که جوجه‌های خود را زیر بال خود جمع می­کند و نخواستید! ۳۸ اینک خانه شما برای شما ویران گذارده می­شود. ۳۹ زیرا به شما می­گویم از این پس مرا نخواهید دید تا بگویید مبارک است او که به نام یَهُوَه می‌آید.”»

وضعیت مسیحیان در ایران امروز

ادامۀ نقض حقوق اقلیتها در ایران، تعدادی از نوکیشان مسیحی در کرج و تهران توسط ماموران امنیتی لباس شخصی بازداشت شده و از وضعیت و سرنوشت آنان خبری در دست نمی باشد. همزمان گزارش شده که چهار نوکیش مسیحی عضو کلیسای ایران، به اتهام واردۀ «ترویج مسیحیت صهیونیستی و اداره کلیساهای خانگی» از سوی دادگاه انقلاب اسلامی، برای گذارندن حبسی ده ساله، عازم زندان خواهند شد.

بنا به گزارش های رسیده، رازمیک زادوریان، شهاب بنی بیات و محمد محقق دولت آبادی، روز یکشنبه ۲۷ خرداد ماه ۹۷- برابر با ۱۷ ژوئن ۲۰۱۸ در اطراف کرج و همچنین شاهین شکیب و وحید دهقانی، یک روز بعدتر، دوشنبه ۲۸ خرداد ماه در غرب تهران، بازداشت شدند، که وضعیت آنان همچنان نامشخص می باشد.

بر اساس این گزارش، منازل این افراد مورد تفتیش و ضبط ادوات ماهواره، کتب، رایانه و برخی وسایل قرار گرفته است.

همچنین طی دو روز اخیر مراجعات مکرر خانواده های بازداشت شدگان به مراجع امنیتی و قضایی نتیجه ای نداشته و تنها به آنها گفته شده که توسط اطلاعات سپاه پاسداران دستگیر شده اند.

بنا به آخرین گزارش ها، خانواده های برخی دستگیر شدگان، در مراجعه به شعب مختلف قضایی، خواستار مشخص شدن محل نگهداری و وضعیت آنان شده اند، که با برخورد بد و تهدیدآمیز مسئولین قضایی و امنیتی مواجه شده اند.

طی ماههای اخیر، سپاه پاسداران پس از اعلام بازداشت برخی افراد، ادعا کرده که مسیحیان بازداشتی، «منحرف مذهبی»، «مبلغ و مروج مسیحیت» و «اعضای کلیساهای خانگی تبشیری» بوده اند، که علاوه بر «تبلیغ مسیحیت»، اقدام به «تشویش اذهان عمومی و انحراف جوانان در فضای عمومی و اینترنت» کرده بودند.

در گزارشی دیگر در مورد نقض حقوق مسیحیان در ایران، اعلام شده که حکم چهار مسیحی ایرانی که هر یک به ده سال زندان محکوم و در دادگاه تجدید نظر تایید شده، طی روزهای آتی اجرا خواهد شد.

یکی از این محکوم شدگان، یوسف ندرخانی، کشیشی است که نزدیک یک دهه پیش زندانی شده بود و
سه نفر دیگری که حکم ده سال زندان آنها تایید گردیده، محمد رضا امیدی، یاسر مسیب زاده و صاحب فدایی هستند که دو سال پیش با اتهاماتی همچون «مسیحیت صهیونیستی» و «اقدام علیه امنیت ملی»، دستگیر شده بودند و احکام آنها پس از طی مراحل بازپرسی و دادگاه، ابلاغ و تایید شد.

در این گزارش آمده که کشیش ندرخانی و آقای امیدی به این اتهام که کلیسای آنها از بریتانیا کمک مالی دریافت کرده، به دو سال حبس بیشتر محکوم شده اند. سه نفر دیگر نیز به خاطر مصرف مشروبات الکلی در طول خدمات مذهبی شان هریک به ۸۰ ضربه شلاق محکوم شده اند.

طی سالهای اخیر و به ویژه پس از هشدار رهبر جمهوری اسلامی و برخی مراجع شیعه، فشار بر نوکشان مسیحی در ایران افزایش یافته یافته و هم اکنون ده‌ها نوکیش و ایماندار مسیحی، در زندان‌ها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی به سر می‌برند.

همچنین چاپ و توزیع کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع بوده، کلیسا‌های پروتستان تعطیل شده اند و از مراسم کلیسایی آنها جلوگیری به عمل می آید.

طبق گزارش بین‌المللی وضعیت آزادی مذاهب در ایران، حکومت جمهوری اسلامی همچنان به آزار، بازجویی و بازداشت بهائیان، نوکیشان مسیحی، مسلمانان سنی و سایر اقلیت های مذهبی ادامه داده و فعالیت قانونی محافل آنها را با هدف جلوگیری از گرویدن افراد به این دین به شدت سرکوب کرده و تحت تعقیب قضایی قرار داده است.

امام جمعه قم از گسترش کلیساهای خانگی هشدار داد. به گزارش خبرگزاری فارس، محمد سعیدی در دیدار با رئیس و مسئولان اداره تبلیغات اسلامی قم، از آنان خواست که «در زمینه ترویج آموزه های دینی و اعتقادی پیشرو باشند» زیرا به گفته او «دشمنان برای ایجاد کلیساهای خانگی تلاش می کنند».

کلیسای خانگی در واقع همان خانه های پیروان مسیحیت است که به سبب ناامنی هایی که برای نوکیشان مسیحی در کلیساها پدید آمد، این افراد مراسم نیایش و عبادت خود را به خانه ها انتقال دادند. در واقع نوعی کلیسای زیرزمینی برای گردآمدن مسیحیان ایران برای عبادت و خواندن و آموزش انجیل است.

محمد سعیدی، امام جمعه قم

محمد سعیدی، امام جمعه قم

سخن امام جمعه قم حرف تازه ای نیست. از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون دگراندیشان دینی با فشار و تعرض و آزار حکومت اسلامی روبرو بوده اند. نه تنها ایرانیان بهایی و یهودی و مسیحی و زرتشتی که حتی اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی چون اهل حق و درویشان گنابادی و حتی شیعیانی که به نام های ملی ـ مذهبی یا روشنفکر دینی شناخته می شوند، از آزارها و سرکوب ها درامان نبوده اند. تا آنجا که عده زیادی از آنان، به ویژه یهودیان و مسیحیان و بهاییان، چاره را در جلای وطن یافته، راه مهاجرت درپیش گرفته اند.

ایران رتبه پنجم درلیست سالانه كشورهای جفاكننده به مسیحیان

سازمان درهای باز (Open Doors) هر سال فهرستی با نام «فهرست دیدبان جهانی» از پنجاه کشور جفا کننده به مسیحیان را منتشر می کند. در فهرست ژانویه سال ۲۰۱۲، وضعیت ایران از جهت جفا بر مسیحیان درسال ۲۰۱۱ در رده پنجم و پس از، به ترتیب، کره شمالی، افغانستان، عربستان سعودی، سومالی قرار گرفته است. فهرست سال ۲۰۱۱ ایران را در مقام دوم این فهرست قرار داده بود. دلیل ارتقای وضعیت ایران در این فهرست اجرا نشدن مجازات اعدام برای نوکیشان در سال ۲۰۱۱ است.

معیار رتبه بندی کشورها در این فهرست بر اساس سرکوب مسیحیان به خاطر ایمان مذهبی آن ها است و ملاک های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی و غیره را دربرنمی گیرد. به نوشته سایت محبت نیوز که خبرگزاری مسیحیان ایران است، این سازمان درفهرست امسال خود درباره ایران نوشته است:«جفای مذهبی بر برخی از اقلیت ها مانند مسیحیان و بهائیان از سال ۲۰۰۵ افزایش یافته است. جمهوری اسلامی می گوید که تنها اقوام ارمنی و آشوری ایران می توانند «مسیحی» باشند و فارس ها به صورت فطری مسلمان به حساب می آیند. از این رو نوکیشان یا ایرانیان مسیحی که از لحاظ قومی فارس محسوب می شوند، مرتد فطری هستند. همین امر سبب شده که تقریباً همه فعالیت های مسیحیان، از بشارت تا تعلیم کتاب مقدس و انتشار آن و کتاب های مسیحی به فارسی زبان غیرقانونی اعلام شوند».

این سازمان می نویسد: «بدرفتاری های حكومت مذهبی جمهوری اسلامی با مسیحیان نتیجه معكوس داشته و سبب گسترش بیش از پیش کلیسا در این کشور شده است».

ماده ۲۲۵ قانون جدید مجازات عمومی، مصوب سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، که به گفته مقامات قضايی ايران بر اساس حدود ۶ آيه صريح قرآن در ۶ سوره مختلف، روايات، احاديث و کردار پيامبر اسلام و امامان شيعه و فتوای اکثر قريب به اتفاق مجتهدان شيعه، تدوين شده است، ارتداد یا تغییر دین برای مسلمانان را به دو مقوله "ارتداد فطری و ملی" تقسيم کرده و برای مردان مرتد مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دايم تعيين کرده است.

پس از انتشار این قانون، رئيس دوره ای اتحاديه اروپا در بيانيه ای اعلام کرد:« ماده ۲۲۵ این لایحه نقض آشکار تعهدات جمهوری اسلامی به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر است» و از مقام های ايران در دولت و مجلس خواست برای احترام به تعهدات خود آن را تعدیل کنند.

نوکیشان

به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور، با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که براقلیت های مذهبی اعمال می شود، و با آن که در حکومت جمهوری اسلامی مجازات تغییر دین برای مسلمانان در حکم ارتداد است و مجازات اعدام را درپی دارد، اما پدیده تغییر دین ایرانیان شیعه مذهب، بویژه به مسیحیت، مدام گسترش یافته است. عده زیادی نیز به دین زرتشتی یا بهاییت تغییر دین داده اند تا جایی که لفظ «نوکیشان» برای مشخص کردن این تغییر دین دادگان در دوران حکومت اسلامی در ایران به کار می رود.

قتل کشیشان

مسلمانان ایرانی با گرویدن به مسیحیت، بهایی گزاف و گران پرداخته و چه بسا جان خود را در این راه ازدست داده اند. با شروع انقلاب، در کنار هجوم و حمله به بهائیان، قتل کشیشان نیز آغاز شد.
• نخستین کشیش قربانی پس از انقلاب ارسطو سیاح بود که در سال ۱۳۵۷ پس از انقلاب در شیراز به قتل رسید.
• اسقف حسن دهقانی در اصفهان در خواب هدف پنج گلوله قرار گرفت اما از این ترور جان به در برد.
• در سال ۱۳۵۹ پسر اسقف، بهرام دهقانی، در تهران ربوده و به ضرب گلوله کشته شد.
• منوچهر افغانی در سال ۱۳۶۷ در اصفهان از شورای کشیشان پروتستان به قتل رسید.
• کشیش حسین سودمند در ۱۹۹۲(۱۳۷۱) در مشهد از کلیساهای جماعت ربانی به اتهام ارتداد به اعدام محکوم و حلق آویز شد. این اولین بار بود که کشیشی با محاکمه در دادگاه به مرگ محکوم می شد و قتل به صورت پنهانی و ترور صورت نمی گرفت
• در سال ۱۹۹۳ کشیش مهدی دیباج در ساری به اتهام ارتداد فطری به اعدام محکوم شد. مهدی دیباج در سال ۱۹۹۳ (۱۳۷۲) در دادگاهی در ساری محکوم به مرگ شد. جامعه مسیحیان ایران بویژه کشیش هایک هوسپیان مهر برای نجات او تلاش بسیار کرد و کشیش هوسپیان، رهبر کلیساهای جماعت ربانی با راه اندازی کمپین های بین المللی و جلب نظرمسیحیان و افکار عمومی جهان نقش مؤثری در آزادی کشیش دیباج برعهده گرفت. سرانجام کشیش دیباج پس از ده سال حبس در ۲۴ دی ماه ۱۳۷۳ آزاد شد.
• سه روز پس از آزادی دیباج، کشیش هایک هوسپیان در راه فرودگاه مهرآباد ناپدید شد. خانواده او پس از ۱۱ روز تلاش بی امان برای یافتن کشیش، سرانجام جسد مثله شده او را که با ۲۶ ضربه چاقو پاره شده بود، از سردخانه پزشکی قانونی تحویل گرفتند. قاتلان روی سینه او و درست بر قلبش حفره ای عمیق با آلتی برنده سوراخ کرده بودند. قتلی فجیع و سبعانه برای انتقام جویی و عبرت آموزی و ایجاد رعب.
• شش ماه پس از قتل کشیش هایک، کشیش طاطائوس میکائیلیان، رئیس شورای کشیشان پروتستان، پس از ترک خانه در تهران ناپدید شد و چند روز بعد پسرش برای شناسایی جسد او که با شلیک چند گلوله به سرش به قتل رسیده بود، احضار شد. قاتلان روی جنازه کشیش میکائیلیان بر تکه کاغذی نشانی جسد کشیش مهدی دیباج را قرار داده بودند.
• جسد مهدی دیباج، کشیش کلیساهای جماعت ربانی، که بر اثرضربه های چاقو از پا درآمده بود، در جنگل های اطراف کرج پیداشد.
مقام های امنیتی در آن زمان با ترتیب دادن نمایش امنیتی اعترافات، سه دختر جوان را به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق مسئول این قتل‌ها اعلام کردند.
• کمتر از دو سال بعد در سال ۱۳۷۵ کشیش محمد باقر یوسفی اهل کلیساهای جماعت ربانی ملقب به روانبخش در جنگل حلق آویز شد.
• قربان دردی تورانی، از گروه کلیساهای خانگی در آذر ۱۳۸۴ به قتل رسید. خانواده او جسد غرق در خونش را در حالی که گلویش بریده بود، در برابر خانه شان یافتند.
• محمد جابری از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
• محمدعلی جعفرزاده از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
• عباس امیری در سال ۱۳۸۷ در ملک شهر اصفهان به دست نیروهای امنیتی به قتل رسید.
• سه روز پس از مرگ او همسرش بر اثر جراحت های ناشی از شکنجه ماموران امنیتی درگذشت. عباس امیری پیش از گرویدن به مسیحیت مدت ها در جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی شرکت کرده و مجروح شده بود.
• و هم اکنون یوسف ندرخانی کشیش مسیحی کلیسای تبشیری به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شده و در زندان لاکان رشت در انتظار مرگ است.

یوسف ندرخانی در انتظار اعدام

کشیش یوسف ندرخانی از سال ۱۳۸۸ دربازداشت است و درخواست مسئولان برای توبه و نفی اعتقادش به مسیحیت را رد کرده است. طبق قانون مجازات اسلامی در صورت ابراز پشیمانی متهم به ارتداد از تغییر دین اسلام، حکم اعدام لغو می‌شود. در تاریخ سوم تا ششم مهرماه سال ۱۳۹۰ دادگاه رشت سه بار از آقای ندرخانی خواست توبه کند تا حکم ارتداد او لغو شود. اما کشیش ندرخانی که از ۱۹ سالگی آیین کلیسای تبشیری مسیحیت را برگزیده، از عقیده اش بازنگشت و به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در اسفند ۱۳۹۰، به دایره اجرای احکام زندان لاکان رشت ابلاغ شد و نزدیکان او همراه با جامعه مسیحیان و مدافعان حقوق بشر و جامعه بین المللی نگرانند که حکم هر لحظه به اجرا درآید.

در همان زمان، مجلس نمایندگان آمریکا در ۱۲ اسفند۱۳۹۰ با صدور قطعنامه ای «تداوم اعدام های» اقلیت های مذهبی و حکم اعدام کشیشی را که با اتهام ارتداد در انتظار اعدام با دار به سر می برد، محکوم کرد. قطعنامه مجلس نمایندگان آمریکا که به ابتکار جوزف پیتس نماینده کنگره ارائه شد، تاکید کرد که ایران از امضا کنندگان قطعنامه حقوق بشر است که در آن برآزادی مذهب و آزادی تغییر دین تاکید شده است.

آزار و دستگیری مسیحیان و نوکیشان در ایران😡😔

در تیر ماه ۱۳۶۹ کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران طی گزارشی ضمن ابراز نگرانی از آزار مسیحیان در ایران تأکید کرد که حکومت ایران «همچنان به پیگرد قضایی معتقدان به این دین، به ویژه نوکیشان، ادامه می‌دهد».

براساس این گزارش طی ماه‌های خرداد و تیر ۱۱ نوکیش مسیحی و یک کشیش آشوری در ایران، جمعاً به ۱۲۵ سال زندان محکوم شده‌اند.[۱]

ایران بیش از ۱۰۰ مسیحی را در عرض یک هفته دستگیر کرده‌است و گروه فعالان مسیحی درب‌های باز (Christian advocacy group Open Doors) در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۹۷ گفته‌است که ایران بی رحمانه پیروان مسیحی را در جمهوری اسلامی سرکوب می‌کند و این افزایش شدید دستگیری‌ها به شدت نگران کننده‌است.[۲]

از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون دگر اندیشان دینی، از بهایی و یهودی و مسیحیان و نوکیشان و زرتشتیان تا اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی چون اهل حق و درویشان گنابادی و غیره با فشار و تعرض و آزار حکومت اسلامی روبرو بوده اند. عده زیادی از آنان بهویژه یهودیان و مسیحیان و بهاییان دست به جلای وطن زدند و راه مهاجرت درپیش گرفتند.

با گرویدن مسلمانان ایرانی به مسیحیت چند رهبر کليسا مانند کشیش هوسپیان (مرداد ۷۲ در کرج به قتل رسید) و کشیش دیباج و کشیش میکائیلیان (مرداد ۷۳ پس از ربوده شدن به قتل رسیدند و جنازه قطعه قطعه شده آنها که در یک فریزر نگهداری می‌شد بعدها کشف شد. با ترتیب دادن یک نمایش امنیتی سه دختر به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق مسئول این قتل‌ها اعلام شدند) در ايران کشته شدند و صدها مسيحی تحت بازجويی قرار گرفتند و زندانی شدند. چاپ کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع شد، و بسیاری از نسخه های کتاب مقدس در کنار موادمخدر و بطریهای مشروب الکلی به آتش کشیده شد. خدمات کلیساها تعطیل و به خانه ها کشیده شد. اخیرا نیز خدمات دو کلیسا در تهران به زبان فارسی و در روزهای جمعه ممنوع شده است. مسلمانان ایرانی که به مسیحیت می گروند در خطر مرگ با اتهام ارتداد نیز روبرو هستند.

یوسف ندرخانی، کشیش مسیحی هر لحظه در خطر مرگ

به گزارش خبرگزاری اسوشیتد پرس، مجلس نمایندگان آمریکا روز جمعه ، ۱۲ اسفند با صدور قطعنامه ای «تداوم اعدامهای» اقلیتهای مذهبی و حکم اعدام کشیشی را که با اتهام ارتداد در انتظار اعدام با دار به سر می برد، محکوم کرد.

کشیش یوسف ندرخانی از سال ۱۳۸۸ دربازداشت است و درخواست مسئولان برای نفی اعتقادش به مسیحیت را رد کرده است. طبق قانون مجازات اسلامی درصورت ابراز پشیمانی محکوم از تغییر دین اسلام، حکم اعدام لغو می‌شود. در تاریخ سوم تا ششم مهرماه سال ۱۳۹۰ دادگاه رشت سه بار از آقای ندرخانی خواست توبه کند تا حکم ارتداد او لغو شود. اما کشیش ندرخانی که از ۱۹ سالگی آیین کلیسای تبشیری مسیحیت را برگزیده، از عقیده اش بازنگشت و به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در اسفند ۱۳۹۰، به دایره اجرای احکام زندان لاکان رشت ابلاغ شده و نزدیکان او همراه با جامعه مسیحیان و مدافعان حقوق بشر و جامعه بین المللی نگرانند که حکم هر لحظه به اجرا درآید.

قطعنامه مجلس نمایندگان آمریکا که به ابتکار جوزف پیتس نماینده کنگره مطرح شد از ایران خواسته است ندرخانی و همه کسانی را که به خاطر مذهب زندانی اند آزاد کند. این نماینده کنگره تاکید کرد که ایران از امضا کنندگان قطعنامه حقوق بشر است که در آن برآزادی مذهب و آزادی تغییر دین تاکید شده است. اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تصریح کرده است که: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد».

به گزارش خبرگزاری فرانسه، اين قطعنامه سمبوليک با ۴۱۸ رای مثبت و بدون مخالف به تصويب رسيده است.

سیاستمداران و فعالان مدنی آلمان نیز در قبال خبرارسال حکم کشیش ۳۵ ساله ایرانی به اجرای احکام زندان رشت ابراز نگرانی کردند. مارکوس لونینگ، نماینده ویژه دولت آلمان در امور حقوق بشر، روزپنجشنبه ۴ اسفند صدور حکم اعدام برای این کشیش ایرانی را محکوم کرد و خواستار آزادی اوشد. هرمان گروهه، دبیر کل حزب دمکرات مسیحی آلمان صدور حکم اعدام برای تغییر دین را بر خلاف همه قوانین حقوق بشری دانست. نمایندگان مجلس آلمان نیز با تهیه توماری از دولت ایران خواستار آزادی کشیش ندرخانی شدند.

اتحادیه اروپا و وزارت خارجه آمریکا نیز پیش تر در کنار سازمانهای مدافع حقوق شر خواستار توقف حکم اعدام و آزادی کشیش ندرخانی شده اند.

محمدعلی دادخواه وکیل آقای ندرخانی گفته بود که دادسرای گیلان صدور حکم نهایی برای این کشیش کلیسای خانگی را به دلیل جنبه تخصصی و مذهبی آن به نظر آیت‌الله خامنه‌ای موکول کرده است.

نهادهای مدافع حقوق بشر ایرانی، می گویند به رغم تلاش هایشان برای کسب خبری از سرنوشت یوسف ندرخانی، چهارماه است که خبری از ندرخانی در دست نیست.

مرکز آمریکایی «قانون و عدالت» که با ایجاد صفحه «توییتر برای یوسف»، کمپینی بین المللی برای آزادی ندرخانی به راه انداخته است بیم از آن دارد که ندرخانی اعدام شده باشد.

بالاگرفتن موج بازداشتها

به نظر می رسد حتی انتخابات مجلس نهم هم نتوانست ولو به صورت موقت، موج حمله مقامهای امنیتی را به پیروان ادیان و عقایدی سوای مذهب تشیع دوازده امامی اسلامی ، بهویژه به مسیحیان نوکیش و بهائیان و درویشان گنابادی، اگرنه متوقف که دست کم خفیف کند. و دامنه و روند این جریان مسیحیت ستیز پس از شهرهای تهران، اهواز ، شیراز ، واصفهان و همدان به شهرستان كرمانشاه رسیده است.

در دوم اسفند ماه، سه روز پیش از آغاز هفته انتخابات، ماموران امنیتی با هجوم به کلیسایی خانگی در کرمانشاه ۱۱ نوکیش مسیحی را بازداشت کردند که از محل نگهداری سه تن از آنان خبری در دست نیست.

در اصفهان همزمان با بازداشت حکمت سلیمی كشیش كلیسای اصفهان ، ماموران اطلاعات اصفهان صبح روز چهارشنبه سوم اسفندماه ۱۳۹۰ خانم گیتی حكیم پور۷۸ ساله را که از اعضا و خادمان كلیسای لوقای اصفهان بود بازداشت کردند.

مسعود دلیجانی که از فرهنگیان كرمانشاه و معلم مدرسه است در پی ابلاغ حکم دادگاه کرمانشاه، برای تحمل ۳ سال حبس خود راهی زندان دیزل آباد كرمانشاه شد؛ زندانی که وضعیت آن بسیار اسفناک توصیف شده است. علاوه بر روند مبهم قضایی دادگاه، این نوکیش مسیحی نه تنها از حق وكیل مدافع منتخب محروم بوده، بلکه امكان دفاع از خود را هم نداشته است. مسعود دلیجانی ۲۶ اسفندماه ۱۳۸۹ به همراه همسر و ۹ تن دیگر از نوكیشان مسیحی در یك كلیسای خانگی توسط ماموران لباس شخصی اطلاعات كرمانشاه بازداشت شد. او پس از تحمل دوران بازداشت خود در شرایطی که به نوشته سایت محبت نیوز سخت و طاقت فرسا توصیف شده در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۰ پس از گذراندن ۱۱۴ روز كه بیشتر در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات كرمانشاه بود، با سپردن وثیقه به طور موقت آزاد شد.ه بود.

ـ سخنان رهبر یا فرمان آتش
به نوشته سایت محبت نیوز در سال‌های دولت اصلاحات فشار بر مسيحيان کاهش يافته بود، اما از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد اين فشارها افزايش يافت. اما افزایش فشار بر مسیحیان و بهائیان و درویشان و دیگر دگر باوران پس از آن به اوج رسید که آیت الله خامنه ای در روز ۲۷ مهر ۱۳۸۹ در اولین روزسفر نه روزه اش به قم ضمن اعلام آن که «فتنه سال ۸۸ کشور را در برابر میکروبهای سیاسی و اجتماعی واکسینه کرد»، گفت «دشمنان اسلام» قصد دارند که دین را در جامعه ایران تضعیف کنند و برای این کار، از جمله به «اشاعه بی بند و باری و اباحی گری، ترویج عرفان های کاذب، ترویج بهائیت و گسترش کلیساهای خانگی» می پردازند.

در پی آن مقامهای سیاسی و مذهبی دیگر نیز با سخنانی به این موج دامن زدند تا مقامهای امنیتی و قضایی بتوانند به صورتی سازمان یافته به دگر باوران و اقلیتهای مذهبی هجوم آورند.

پشتیبانی مقام های مذهبی دیگر:

محمد تقی مصباح یزدی- چندی بعد در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰ محمدتقی مصباح یزدی، از بانیان عقاید مهدویت باوری، که نامش به عنوان مرجع صدور فتوای قتلها در جریان قتلهای زنجیره‌ای شهرت دارد از «ترويج مسيحيت» در برخی استان‌ها انتقاد کرد و گفت: «در راستای مبارزه با مسيحيتی كه در بعضي استانها رواج پيدا می‌كند كارهايی انجام گرفته و هزينه‌هايی هم صرف شده است اما بازدهی ندارد به اين دليل كه برنامه و نظارتی نیست.»

وحید خراسانی ـ پیشتر از او نیز آیت الله وحید خراسانی، از مراجع تراز اول شیعه و از منتقدان حاکمیت فعلی، با هشدار دادن در مورد افزایش گرایش جوانان به مسیحیت آن را ناشی از سوء مدیریت حکومت دانسته بود. او گفت: «مردم دارند مسیحی می شوند اینها دنبال ریاست خودشان‌ هستند...یكی نیست به این دستگاه بگوید این همه تبلیغات مسیحیت ضال و مضل حتی در قم به چه معناست؟....اینها را دارند به خورد این امت می دهند و درقبال اسلام، این دستگاه با این بساط اگر یک جایی یک كلمه بویی برای تزلزل مقام من باشد همه آنجا حاضر می شوند، اما دین و ایمان از مغز این جوان ها برده می شود همه در خفقان و خوابیده اند». او افزود: «دنبال مقام و مالند دم از اسلام می زنند، بساط تبلیغ مسیحیت باید از این مملكت برچیده شود والا آبرو برای ... نخواهم گذاشت.»

تعمید

سوال: اهمیت غسل تعمید مسیحیان چیست؟

جواب:
غسل تعمید یکی از دو اصولی می باشد که عیسی مسیح برای کلیسا تعیین نمود. او قبل از صعودش به آسمان گفت:"پس برويد و تمام قومها را شاگرد من سازيد و ايشان را به اسم پدر و پسر و روح القدس غسل تعميد دهيد؛ و به ايشان تعليم دهيد كه تمام دستوراتی را كه به شما داده‌ام، اطاعت كنند. مطمئن باشيد هر جا كه برويد، حتی دورترين نقطه دنيا باشد، من هميشه همراه شما هستم" (متی فصل 28 آیه های 19 تا 20). این دستورات، مشخص می کند که کلیسا مسئول آموزش کلام عیسی مسیح، تربیت شاگردان و تعمید دادن آن شاگردان می باشد. این کارها باید در همه جا بین همه ملت های دنیا و تا آخر زمان انجام شوند. بنابراین، اگر بتوانیم یک دلیل محکم برای اهمیت غسل نام ببریم این است که عیسی مسیح دستور غسل تعمید را صادر کرده است.

غسل تعمید قبل از بوجود آمدن کلیسا نیز انجام می شده است. یهودیان باستان، برای نوکیشان این مراسم را اجرا می کردند تا ذات او را برای ورود به آیین شان تمیز کنند. یحیی تعمید دهنده، غسل تعمید را برای آماده کردن راه عیسی مسیح انجام میداد و همه، چه یهودی و چه غیر یهودی را ملزم به غسل تعمید می دانست چراکه همه نیازمند توبه بودند. با این وجود غسل تعمید یحیی، که نشان دهنده توبه بود، مانند غسل تعمید مسیحیان همانطوری که در اعمال رسولان فصل 18 آیه های 24 تا 26 و فصل 19 آیه های 1 تا 7 عنوان شده، نیست.

غسل تعمید باید در نام پدر، پسر و روح القدس انجام شود که به آن غسل تعمید مسیحی گفته می شود. از طریق این اصل است که یک فرد به عضویت کلیسا پذیرفته خواهد شد. زمانیکه نجات پیدا می کنیم، توسط روح القدس در بدن مسیح که همان کلیسا می باشد، تعمید می گیریم. اول قرنتیان فصل 12 آیه 13 می گوید:" هر يک از ما عضوی از بدن مسيح می‌باشيم. بعضی از ما يهودی هستيم و بعضی غيريهودی؛ بعضی غلام هستيم و بعضی آزاد. اما روح‌القدس همۀ ما را كنار هم قرار داده و بصورت يک بدن درآورده است. درواقع ما بوسيلۀ يک روح، يعنی روح‌القدس، در بدن مسيح تعميد گرفته‌ايم و خدا به همۀ ما، از همان روح عطا كرده است."

غسل تعمید، راهی است که یک فرد توسط آن به صورت عمومی ایمان به مسیح و پیروی از او را اعلام می کند. فرد زمانیکه درون آب برای تعمید فرو میرود درون قلب خویش می گوید،" به عیسی مسیح ایمان می آورم، او روح مرا از گناه پاک نمود و حال من دارای یک زندگی نو و مقدس می باشم."

غسل تعمید در واقع سمبلی ازمرگ مسیح، دفن شدن او و رستاخیزش از مردگان می باشد. و همچنین، نشان دهنده مرگ ما در گناه و زنده شدن ما در مسیح می باشد. زمانیکه یک گناهکار، به ایمان آوردن به عیسی مسیح اعتراف می کند، طبیعت گناه آلودش در گناه می میرد (رومیان فصل 6 آیه 11) و به او یک زندگی نو اعطا می شود (کولسیان فصل 2 آیه 12). فرو رفتن در آب به معنی مردن در گناه است، و بیرون آمدن از آب نشان دهنده بدن پاک و زندگی جدیدی است که بدنبال رستگاری می رود. رومیان فصل 6 آیه 4 اینگونه می گوید که:" هنگامی كه مسيح مرد، طبيعت كهنۀ ما هم كه گناه را دوست می‌داشت، با او در آبِ تعميد دفن شد؛ و زمانی كه خدای پدر با قدرت پر جلال خود، مسيح را به زندگی بازگرداند، ما نيز در آن زندگی تازه و عالی شريک شديم."

بطور ساده می توان گفت که تعمید گرفتن یک شهادت و گواهی بیرونی برای یک تغییر درونی می باشد. غسل تعمید مسیحی نشان دهنده فرمانبرداری از عیسی مسیح پس از نجات می باشد. گرچه غسل تعمید در ارتباط با نجات می باشد اما شرط لازم و تضمین کننده نجات نیست، بلکه نجات واقعی زمانی دریافت می شود که با تمام وجود و از اعماق قلب خود، عیسی مسیح را به عنوان تنها نجات دهنده بپذیریم و به او ایمان بیاوریم. کتاب مقدس ترتیب انجام شدن این کار را به این صورت بیان می کند که ابتدا یک شخص به عیسی مسیح ایمان می آورد سپس غسل تعمید می گیرد (اعمال رسولان فصل 2 آیه 41 و فصل 16 آیه های 14 تا 15).

یک نوکیش مسیحی باید تمایل فوری به انجام غسل تعمید داشته باشد. همانطور که در اعمال رسولان فصل 8 آیه های 35 تا 36 می بینیم:" همچنانكه كالسكه پيش می‌رفت، به يک بركۀ آب رسيدند. مرد حبشی گفت: «نگاه كن! اين هم آب! آيا امكان دارد حالا غسل تعميد بگيرم؟" آنها فورا کالسکه را نگه داشته و فیلیپ، آن مرد را تعمید داد.

غسل تعمید مسیحی نشان دهنده ارتباط ایماندار با مرگ، دفن و رستاخیر عیسی مسیح می باشد. هرجاییکه پیام انجیل موعظه می شود و مردم به مسیح ایمان می آوردند، باید غسل تعمید نیز انجام شود

عیسی کیست؟

عيسي كيست؟

عيسي ناصري براي شما كيست؟زندگي شما در اين دنيا و در ابديت بستگي به پاسخ شما به اين پرسش دارد.

dove

به نظر شما او كيست......

برجسته‌ترين شخص در تمام ادوار؟

بزرگترين رهبر؟

بزرگترين استاد؟

كسي كه نيكوترين كارها را براي بشريت انجام داد؟

كسي كه مقدسترين زندگي را كه هيچ كس هرگز نزيسته بود زيست؟

امروزه به هر كجاي دنيا كه برويد, با پيروان هر مذهبي كه صحبت نماييد, صرف‌نظر از اينكه چقدر نسبت به مذهب خويش متعهد مي باشند، اگر چيزي درباره تاريخ بدانند، بايد بپذيرند كه هرگز كسي مانند عيساي ناصري وجود نداشته است.
عيسي مسير تاريخ را تغيير داد. حتي تاريخ روزنامه صبحي كه در دست داريد گواه بر اين اصل مي‌باشد كه عيساي ناصري 2000 سال پيش بر روي زمين مي‌زيست.
B.C (ق. م) يعني قبل از مسيح و( A.D (Anno Domini يعني سالهاي خداوند.

پيشگويي ظهور عيسي

صدها سال قبل از تولد عيسي،كتب مقدسه نبوت انبياي اسرائيل را در مورد ظهور وي به ثبت رسانيدند. عهد عتيق كه به وسيله اشخاص بسياري در طي مدت 1500 سال نگاشته شده است, شامل 300 نبوت در مورد آمدن وي مي‌باشد. تمامي اين جزئيات و همچنين تولد معجزه آسا, زندگي عاري از گناه, معجزات بسيار, مرگ و قيام او تماماً به واقعيت پيوستند. زندگي‌اي كه عيسي زيست, معجزاتي كه او كرد, سخناني كه او گفت, مرگش بر روي صليب, قيام او, عروج او به آسمان، همه اين اصل را بيان مي‌كنند كه او تنها يك انسان نبود, بلكه بيش از يك انسان بود. عيسي اعلام نمود كه "من و پدر يك هستيم، هيچ كس نزد پدر جز به وسيله من نمي‌آيد". (يوحنا 14: 6)

زندگي و پيام او موجب تغيير مي‌گردد

هر گاه به زندگي و تاثير عيساي ناصري از ديد تاريخ نظري بيفكنيد،مشاهده خواهيد نمود كه حضور او و پيامش همواره در زندگي مردم واقوام باعث تغييرات بزرگي گرديده‌اند. هر جا كه تعاليم او تاثير خودرا بر جاي گذاشته، تقدس ازدواج، حقوق زنان، حق 5000راي، تاسيس مدارس و دانشگاهها جهت تحصيلات عاليه, وضع قوانين براي محافظت از كودكان، برچيده شدن برده‌داري و هزاران تغيير مفيد ديگر به زندگي‌هاي شخصي نيز به گونه‌اي برجسته تغيير يافته است. براي مثال، " ليوو والاس " يك ژنرال مشهور و نابغه در ادبيات، به عنوان يك ملحد شناخته شده بود. براي مدت دو سال، آقاي "والاس" مشغول مطالعه در برجسته‌ترين كتابخانه‌هاي اروپا و آمريكا بود. او در جستجوي اطلاعاتي بود تا به وسيله آنها مسيحيت را براي هميشه نابود سازد. هنگام نگارش دومين فصل كتابي كه او بدين منظور مي‌نوشت، گريه‌كنان در حالي كه زانو زده بود فرياد بر آورد : " عيسي ، اي خداي من و اي خداوند من" و اينچنين مسيح را يافت. با چنين مدرك محكم و غير قابل بحثي او ديگر نمي‌توانست خداوندي و پسر خدا بودن عيسي را انكار كند. بعدها " ليو والاس" كتاب "بنهور" كه يكي از بزرگترين رمانهاي قرن به زبان انگليسي است و داستان آن در دوران زيست مسيح اتفاق افتاده را به رشته تحرير درآورد. همينطور "سي.اس.لوئيس"، پروفسور دانشگاه آكسفورد انگلستان كه از عرفاي منكر وجود خدا بود و سالهاي متمادي الوهيت مسيح را انكار مي‌كرد نيز در صداقتي عقلاني پس از مطالعه عميق و گسترده براي يافتن دلايلي جهت اثبات الوهيت مسيح، پذيرفت كه عيسي همان خدا و منجي است.

خداوند، دروغگو، يا ديوانه؟

" لوئيس" در كتاب مشهورش به نام "مسيحيت صرف" اين جمله را بيان مي‌كند: "شخصي كه تنها يك انسان است و چيزهايي را مانند عيسي مي‌گويد نمي‌تواند يك استاد بزرگ اخلاق باشد".
او مي‌تواند يك ديوانه باشد- همطراز با مردي كه مي‌گويد خود يك تخم‌مرغ آبپز است- يا بايد شيطان مجسم جهنمي باشد.
شما بايد انتخاب كنيد. او يا پسر خدا بوده و هست يا يك مرد ديوانه يا چيزي بدتر از آن. شما يا مي‌توانيد او را يك ديوانه تلقي كنيد يا به پايش بيفتيد و او را خداوند خود خطاب نماييد. ولي خواهش مي‌كنم درباره او اين سخن بي‌معني را نگوييد كه او يك استاد بزرگ بشريت بود. او چنين بابي را براي ما نگشوده است.
عيسي مسيح براي شماكيست؟ زندگي شما بر روي اين جهان و در ابديت بستگي به پاسخ شما به اين پرسش دارد.
تمامي اديان توسط انسان پايه‌گذاري شده‌اند و بر پايه فلسفه‌هاي انساني، قوانين و ميزانهاي رفتاري استوار گرديده‌اند. اگر بنيانگزاران اين اديان را از قوانين و نحوه پرستش آنها خارج سازيد، شاهد تغيير كوچكي در آنها خواهيد بود.
ولي عيسي مسيح را از مسيحيت خارج نماييد، هيچ چيز ديگري باقي نخواهد ماند. مسيحيت كتاب مقدسي تنها فلسفه‌اي براي زندگي نيست و نه استانداردهاي اخلاقي براي اطاعت از مراسم مذهبي. مسيحيت واقعي بر پايهاي اساسي يعني رابطه‌اي شخصي با خداوند و منجي زنده و قيام كرده استوار مي‌باشد

مسیح کیست؟

اسلامگرایان همواره در طول تاریخ توسط انسانگرایان و خردگرایان محکوم به زن ستیزی و زیر پا گذاشتن حقوق مسلم زنان شده اند. در این برگ نشان داده خواهد شد که در بسیاری از موارد این زن ستیزی اسلامگرایان برخاسته از آموزه های زن ستیزانه قرآنشان است.

شماره صفحات تنها در مورد قرآنهایی صدق میکند که به شیوه عثمان طاها نوشته شده اند.

قرآن، سوره البقرة (2) آیه 228

وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ.

بايد که زنان مطلقه تا سه بار پاک شدن از شوهر کردن باز ايستند و، اگربه خدا و روز قيامت ايمان دارند ، روا نيست که آنچه را که خدا در رحم آنان آفريده است پنهان دارند و در آن ايام اگر شوهرانشان قصد اصلاح داشته باشند به بازگرداندنشان سزاوارترند و برای زنان حقوقی شايسته است همانند وظيفه ای که بر عهده آنهاست ولی مردان را بر زنان مرتبتی است وخدا پيروزمند و حکيم است.

در این آیه بطور صریح تاکید شده است که مردان در درجه ای بالاتر از زنان قرار دارند و لذا برتر از آنان هستند. نابرابری حقوقی میان زنان و مردان برخاسته از این واقعیت است که ادیان در دوران مرد سالاری شکل گرفته اند.

قرآن، سوره البقرة (2) آیه 223

نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.

زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و برای خویش از پیش چیزی فرستید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنات را بشارت ده.

کشتزار نامیده شدن زنان مسئله ای کاملاً جنسی بوده است، یهودیان معتقد بودند برقراری تماس جنسی از پشت با زن باعث چپ شدن چشم کودک وی میشود، محمد وقتی این آیه را سراییده است که در مدینه مسلمانان در مورد صحت این قضیه از او پرسش کرده اند. در این آیه به مرد مسلمان اجازه داده میشود تا در هر کجا و در هر زمان و از هر طریق با زن خود رابطه جنسی برقرار کند.

قرآن، سوره البقرة (2) آیه 282

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ.

ای کسانی که ایمان آورده اید، چون وامی تا مدتی معین به یکدیگر دهید، آنرا بنویسید. و باید در بین شما کاتبی باشد که آن را به درستی بنویسید. و کاتب نباید که در نوشتن از آنچه خدا به او آموخته است سرپیچی کند. و مدیون باید که بر کاتب املاء کند و از الله، پروردگار خود بترسد و از آن هیچ نکاهد. اگر مدیون سفیه یا صغیر بود یا خود املاء کردن نمیتوانست، ولی او از روی عدالت املاء کند. و دو شاهد مرد به شهدات گیرید. اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن که به آنها رضایت دهید شهادت بدهند، تا اگر یکی فراموش کردد دیگری به یادش بیاورد. و شاهدان چون به شهادت دعوت شوند، نباید از شهادت خود داری کنند. و از نوشتن مدت دین خود، چه کوچک و چه بزرگ، ملول نشوید. این روش در نزد خدا عادلانه تر است، و شهادت را استوار دارنده تر و شک و تردید را زایل کننده تر. و هرگاه معامله نقدی باشد اگر برای آن سندی ننویسند مرتکب گناهی نشده اید. و چون معامله ای کنید، شاهدی گیرید. و نباید به کاتب و شاهد زیانی برسد، که اگر چنین کنید نافرمانی کرده اید. از خدای بترسید. خدا شما را تعلیم میدهد و او بر هر چیزی آگاه است.

با توجه به این آیه شهادت زنان نصف شهادت مردان حساب میشود. امام علی در نهج البلاغه خطبه 80 ام از این آیه نتیجه میگیرد که زنان از عقل ناقصی برخوردار هستند. برخی از اسلامگرایان میگویند این مسئله برای آن است که پای زنان کمتر به دادگاه برسد. این درحالی است که این آیه دقیقا نتیجه ای عکس میدهد، یعنی بجای یک زن دو زن باید برای شهادت دادن به دادگاه بروند.

قرآن، سوره البقرة (2) آیه 221

وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَـئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ.

زنان مشرکه را تا ایمان نیاورده اند به زنی نگیرید و کنیز (برده) مومنه بهتر از آزاد زن مشرکه است، هرچند شما را از او خوش آید. و به مردان مشرک تا ایمان نیاورده اند زن مومنه مدهید. و بنده (برده) مومن بهتر از مشرک است، هرچند شما را از او خوش آید. اینان به سوی آتش دعوت میکنند و خدا به جانب بهشت و آمرزش. و آیات خود را آشکار بیان میکند، باشد که پند گیرند.

در این آیه نابرابری میان مسلمانان و نامسلمانان و همچنین نظام برده داری تایید میشود. این آیه در تضاد با اصل 16 ام اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد است که ازدواج هر زن و مردی را بدون هیچ تبعیضی از نظر مذهب آزاد میداند. این آیه همچنین با اصل 4 ام اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد که برده داری را محکوم میکند در تضاد است.

قرآن، سوره البقرة (2) آیه 230

فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ.

پس اگر باز زن را طلاق داد دیگر بر او حلال نیست، مگر آنکه به نکاح مردی دیگر در آید، و هرگاه آن مرد زن را طلاق دهد، اگر میدانند که حدود خدا را رعایت میکنند رجوعشان را گناهی نیست. اینها حدود خدا است که برای مردمی دانا بیان میکند.

اگر مردی سه بار همسرش را طلاق دهد، و بخواهد برای بار چهارم با او ازدواج کند باید آن زن حتماً با شخص سومی ازدواج کند و با او همبستر شود. در واقع برای تنبیه مرد از بدن زن استفاده میشود. این وظیفه سنگین را معمولا در طول تاریخ خود روحانیت مبارز انجام میداده است. این مجازات، مجازاتی ظالمانه است و در تضاد با ماده 5 ام اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد میباشد.

قرآن، سوره النساء (4) آیه 3

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.

اگر شمارا بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هرچه شما را پسند افتد،دو دو و سه و سه و چهار، چهار به نکاح (نکاح در عربی یعنی سپوختن) در آورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید تنها یک زن بگیرید یا هرچه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نشوید.

در اسلام یک مرد میتواند تا چهار زن رسمی داشته باشد، از نظر شیعه میتواند تعداد بیشماری زن را صیغه کند، و زنان بیشماری را نیز به بردگی بگیرد. اما زنان تنها میتوانند با یک مرد ازدواج کنند و این نابرابری در تضاد با اصل یکم اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد است. مسئله عدالت در اینجا نباید با برابری اشتباه گرفته شود. پیامبر اسلام خود بطور برابر با زنانش برخورد نمیکرده است و زنانش از بی عدالتی او شکایت داشته اند. برخی از اسلامگرایان میگویند این نابرابری به این دلیل است که اگر زنی چند شوهر داشته باشد معلوم نخواهد شد کدام شوهر پدر فرزندی است، اما وقتی که برای این اسلامگرایان توضیح داده میشود که اکنون میتوان با آزمایشهای ژنتیکی پدر یک فرزند را تشخیص داد، این اسلامگرایان از اجازه دادن به همسرانشان برای ازدواج با چند مرد دیگر طفره میروند.

قرآن، سوره النساء (4) آیه 11

يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا.

خدا در مورد فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است. و اگر دختر باشند و بیش از دو تن، دو سوم میراث از آنهاست. و اگر یک دختر بود نصف برد و اگر مرده را فرزندی باشد هر یک از پدر و مادر یک ششم میراث را برد. و اگر فرزندی نداشته باشد و میراث بران تنها پدر و مادر باشند، مادر یک سوم دارایی را برد. اما اگر برادران داشته باشد سهم مادر، پس از انجام وصیتی که کرده و پرداخت وام او یک ششم باشد. و شما نمیدانید که از پدران و پسرانتان کدامیک شما را سودمند تر است. اینها حکم خداست، که خدا دانا و حکیم است.

سهم زنان از ارث در اسلام نصف سهم مردان است. این مسئله با اصل یکم اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد که حقوق تمامی افراد بشر را یکسان میداند در تضاد است.

قرآن، سوره النساء (4) آیه 15

وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً.

و از زنان شما آنان که مرتکب فحشا میشوند، از چهار تن از خودتان بر ضد آنها شهادت بخواهید. اگر شهادت دادند آنها را درخانه محبوس کنید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی در پیش پایشان نهد.

زنان متاهلی که مرتکب زنا میشوند در تمامی مکاتب فقهی اسلامی شیعه و سنی محکوم به سنگسار هستند. فیلم سنگسار را میتوانید مشاهده کنید.


پیام عیسی مسیح زندگی مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد

‏«مطمئناً زندگی و کارهای [عیسی] دل‌ها و ذهن‌های بسیاری را تا به امروز تحت تأثیر قرار داده است.‏ این امر مهم‌ترین گواه بر این است که او مردی دانا و بزرگ بود.‏»‏*​—‏ نوشتهٔ گِرِگ ایستربروک.‏

سخن و کلامی حکیمانه می‌تواند آنچنان قدرتی داشته باشد که بر دل انسان بنشیند،‏ به او امید بخشد و زندگی‌اش را دگرگون سازد.‏ تا کنون هیچ انسانی سخنانِ پرقدرت و گیرایی همچون عیسی مسیح به زبان نیاورده است.‏ یکی از کسانی که سخنرانی معروف عیسی را شنید در خصوص او چنین نوشت:‏ «وقتی عیسی این سخنان را به پایان رسانید مردم از تعالیم او متحیّر شدند.‏» —‏ متّیٰ ۷:‏۲۸‏،‏ مژ.‏

تا به امروز،‏ بسیاری در سراسر جهان با گفته‌های پرمفهوم عیسی آشنا شده‌اند.‏ در اینجا به چندین نمونه از سخنانش اشاره شده است:‏

‏«نمی‌توانید هم بندهٔ خدا باشید،‏ هم بندهٔ پول.‏»​—‏ متّیٰ ۶:‏۲۴‏،‏ ه‍ن.‏

‏«با مردم همان گونه رفتار کنید که می‌خواهید با شما رفتار کنند.‏»​—‏ متّیٰ ۷:‏۱۲‏،‏ ه‍ن.‏

‏«مال امپراتور را به امپراتور بدهید،‏ و مال خدا را به خدا.‏»​—‏ متّیٰ ۲۲:‏۲۱‏،‏ تفس.‏

‏«دادن از گرفتن فرخنده‌تر است.‏»​—‏ اَعمال ۲۰:‏۳۵‏.‏

اما عیسی فقط سخنانی را بر زبان نیاورد که در یادها باقی ماند بلکه پیامی پرقدرت و جذاب داشت؛‏ پیامی که او اعلام می‌کرد حقایقی در مورد خدا بود.‏ عیسی به مردم تعلیم داد که مفهوم واقعی زندگی را درک نمایند.‏ همچنین به وضوح به راه‌حلی برای اتمام درد و رنج بشر اشاره کرد و حکومت خدا را تنها راه‌حل آن خواند.‏ در مقالات بعدی به بررسی این پیام عیسی می‌پردازیم و خواهیم دید که چرا «زندگی و کارهای عیسی دل‌ها و ذهن‌های» میلیون‌ها نفر را تا به امروز تحت تأثیر قرار داده است.‏

‏[پاورقی]‏

عیسی در کفرناحوم که در یکی از شهرهای منطقهٔ جلیل قرار داشت سکونت گزید.‏​—‏ مَرقُس ۲:‏۱

«من آمده‌ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره‌مند شوند.‏» —‏ یوحنّا ۱۰:‏۱۰‏،‏ ه‍ن.‏

در واقع عیسی مسیح به زمین آمد و در راه انسان‌ها ایثار و ازخودگذشتگی کرد.‏ او با خدمت خود هدیه‌ای پرارزش به انسان‌ها تقدیم نمود.‏ این هدیه پیامی بود که حقیقت را در مورد خدا و مقصود او آشکار می‌ساخت.‏ آنانی که این پیام را می‌پذیرند هم‌اکنون می‌توانند از زندگی‌ای بهتر بهره‌مند شوند.‏ میلیون‌ها نفر از مسیحیان واقعی گواهی بر این امرند.‏* در بطن پیام عیسی این نکته نهفته است که او زندگی کامل خود را در راه ما فدا می‌سازد.‏ این پرارزش‌ترین هدیه‌ای است که او به ما تقدیم نمود.‏ در حقیقت،‏ زندگی ابدی شما در گرو پذیرش این پیام مهم است.‏

خدا و مسیح چه عطیه‌ای را به ما ارزانی داشته‌اند؟‏ عیسی می‌دانست که مرگی بس دردناک به دست دشمنانش خواهد داشت.‏ (‏متّیٰ ۲۰:‏۱۷-‏۱۹‏)‏ با این حال،‏ در سخنان معروف او در یوحنّا ۳:‏۱۶ می‌خوانیم:‏ «خدا جهان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانهٔ خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد [«ایمان ورزد،‏» د ج‏]،‏ هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.‏» عیسی همچنین گفت که آمده است تا «جان خود را در راه بسیاری فدا سازد.‏» (‏متّیٰ ۲۰:‏۲۸‏)‏ چرا عیسی گفت که باید جانش را در راه بسیاری دهد؟‏

خدا با محبت بی‌کرانش تدارکی را دید که انسان‌ها بتوانند از بیماری،‏ مرگ،‏ نقص و گناه رهایی یابند.‏ او یگانه مولود خود را به زمین فرستاد تا زندگی خود را قربانی سازد.‏ عیسی نیز با میل و رغبت از خدا پیروی کرد و زندگی کامل و بی‌نقص خود را در راه ما داد.‏ کتاب مقدّس این موهبت الٰهی را فدیه می‌نامد.‏ این بی‌نظیرترین هدیهٔ خدا به بشر است.‏ پذیرفتن این هدیه ما را به زندگی ابدی رهنمون می‌سازد.‏*

شما چه تصمیمی دارید؟‏ فدیه هدیه‌ای از طرف خدا برای همهٔ انسان‌هاست.‏ آیا شما این هدیه را می‌پذیرید؟‏ پاسخ به این سؤال به انتخابتان بستگی دارد.‏ به مثالی توجه کنید.‏ تصوّر کنید که کسی به شما هدیه‌ای می‌دهد.‏ تنها زمانی این هدیه به شما تعلّق خواهد داشت که آن را بپذیرید.‏ به همین شکل فدیه عطیه‌ایست که یَهُوَه خدا به شما تقدیم کرده است،‏ اما تا زمانی که آن را نپذیرید از آن شما نخواهد بود.‏

عیسی گفت کسی که همواره به او ایمان ورزد زندگی ابدی را خواهد یافت.‏ در حقیقت ما باید روزانه ایمانمان را در عمل نشان دهیم.‏ (‏یعقوب ۲:‏۲۶‏)‏ ایمان ورزیدن به عیسی به این معناست که در زندگی خود گفتار و اَعمال عیسی را سرمشق قرار دهیم و مطابق با آن رفتار کنیم.‏ برای نایل آمدن به این امر باید عیسی و پدرش را به خوبی بشناسیم.‏ عیسی گفت:‏ «حیات جاودانی این است که تو را خدای واحدِ حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند.‏» —‏ یوحنّا ۱۷:‏۳‏.‏

عیسی بیش از ۲۰۰۰ سال پیش پیامی را با دیگران سهیم شد.‏ این پیام زندگی میلیون‌ها نفر را در سراسر جهان دگرگون ساخته است.‏ آیا مایلید در مورد پیام عیسی اطلاعات بیشتری کسب کنید؟‏ آیا شما و عزیزانتان می‌خواهید از این پیام نه فقط اکنون بلکه تا ابد بهره‌مند شوید؟‏ شاهدان یَهُوَه با کمال میل به شما یاری خواهند رساند.‏

در مقالات بعدی،‏ در مورد زندگی عیسی مسیح آشنایی بیشتری پیدا خواهید کرد.‏ پیام او می‌تواند زندگی شما را تا به ابد تغییر دهد.‏


12